• عمیقا متاسفم.
  • درکت می‌کنم.
  • همدردی صمیمانه‌ی من را بپذیرید.
  • خیلی ناراحت شدم.

هر از گاهی، وقتی با رویدادی ناگوار در زندگی به ناچار هم‌مسیر می‌شویم، این جملات را می‌شنویم. وقتی اتفاقی تلخ بر زندگی یکی از دوستانمان، نزدیکانمان یا آشنایانمان سایه می‌اندازد هم این جملات را از گنجینه‌های غنی احساسات خود برداشت می‌کنیم و سخنمان را به آن‌ها مزین می‌کنیم. جواهراتی البته پلاستیکی و بی‌درخشش.

 

همدردی عمیق که عزیز من گفته نمی‌شود، درک‌کردن و فهمیدن که به زبان نمی‌آید. این‌ها دیده می‌شوند. اصلا نیازی به گفتن و نوشتن‌شان نیست. همدردی صمیمانه وقتی است که می‌رویم و اگر دوستمان مادرش را از دست داده بغل می‌کنیم، کارهایی را که دارد برایش ساکت و بی‌صدا انجام می‌دهیم و اگر نیاز به شنیده شدن دارد دو ساعتی سکوت می‌کنیم و می‌شنویم، خانه‌‌اش را مرتب می‌کنیم و به او اطمینان می‌دهیم که اگر نیاز به صحبت کردن دارد ما همیشه پیش او هستیم. این جملات پلاستیکی برای هم‌دردی نکردن و بار هم‌دردی کردن را از دوش خود برداشتن هستند. همدردی واقعی وقتی است که دوستمان کارش را از دست داده، برایش دنبال کار بگردیم و بپرسیم و جست و جو کنیم و به او یاد بدهیم کجاها از نظر ما ممکن است کارش را راه بیاندازند. جملات زیبا‌ی مصنوعی و تکراری را که هر کسی می‌تواند لقلقه‌ی زبانش کند. این‌ها برای کسی است که ما را از دور می‌شناسد و انتظاری بیش‌تر از همین سطح توجه از او نمی‌رود. 

 

همانطور که عشق واقعی در من عاشقت هستم‌ها» دیده نمی‌شود، در کمک کردن‌ها وقتی خودمان در سختی هستیم، شب‌زنده‌داری‌ها و نوشته‌های بدیع و با حوصله دیده می‌شود. همانطور که شجاعت و خستگی‌ناپذیری اعلام نمی‌شود، بلکه زیر فشارها و سختی‌ها آزمایش می‌شوند. همانطور که علم‌آموزی و دانش‌جویی در شب‌های بی‌خوابی و در آزمایشگاه بیدار شدن‌ها و لای کتاب‌ها فرو رفتن و چک‌نویس‌ها را یکی پس از دیگری پر کردن و پرس و جو و به این در و آن در زدن دیده می‌شود، نه در درس‌خواندن‌های دورهمی در کافه‌های مجلل و استوری‌های اینستاگرامی متعاقبشان.

 

 احساسات عمیق در نوشته‌ها و گفته‌ها در قالب کلماتی چون عشق و هم‌دردی و هم‌دلی و شجاعت و صمیمانه رسوب نمی‌کنند، آن‌ها در گفته‌های عادی و اعمال و کارهای ما جاری می‌شوند. هم‌دردی ما سرریز می‌کند در تلاش‌هایمان برای خلاص کردن عزیزمان از مشکلاتی که برایش پیش‌ آمده، از تلاش برای فکر کردن برای راه‌حلی برای او، از گذاشتن ساعاتی وقت و شنیدن حرف‌های او، وگرنه لغزاندن دست‌ها بر روی دکمه‌های کیبرد برای نوشتن جملاتی تکراری که بارها و بارها شنیده‌ایم از پس هر نا‌اهلی برمی‌آید. 


 

نگارخانه : ماهی‌های قرمز توی حوض

چطور با آمار و احتمال خودمان را فریب دهیم: وقتی سیگار کشیدن آنقدر هم بد نیست یا ویدیوهای نظرسنجی از مردم

هم‌دردی‌‌های پلاستیکی و رسوب کرده

  ,می‌کنیم ,جملات ,هم‌دردی ,دیده ,همدردی ,را از ,است که ,این جملات ,همانطور که ,می‌کنیم و

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

teenagers rock it رزین آجر، تمیزکردن شوره، رزین سنگ، براق کننده رزین نانویی سنگ- نانو چوب شیشه درخت بلوط آموزش ابتدایی شهرستان استهبان مریم طلایی مشاور خرید شما در بهترین ها گز کرمانی درگاه رسمی اطلاع رسانی فعالیت های علمی پژوهشی دکتر علی الهامی وبلاگ عطر سیب نیمه سیب سقراطی ورزش تیراندازی